توپوق |
Tuesday, September 20, 2005
٭
وقتی 10 شب از خونه دایی میای، تنهایی تو ماشین خوش میگذره. وقتی همه جا شربت آبلیمو و شیر کاکائوی بی مزه میدن خوش می گذره. وقتی اون پسر تخسه با 206ش از خود قلهک تا هفت تیر دنبالت میاد خوش می گذره. وقتی کسی نیست که بهت گل بده برا همین خودت یه دسته گل رز قرمز برا خوت می خری از اون دست فروشه 1000 تومن خوش می گذره. وقتی با یه لگن همت و مدرس و 150 تا میری و هیچکی کنارت نیست که جیغ و ویغ کنه خوش می گذره... ولی وقتی کیریسدی برگ میگه this is the place we used to go اصلاً قشنگ نیست. وقتی میای خونه و می بینی 3 دفعه زنگ زده قشنگ نیست. وقتی بابا جواب سلام نمی ده قشنگ نیست. وقتی ظرفیتت تموم می شه، وقتی کم میاری دیگه هیچی قشنگ نیست! راستی کسی می دونه چرا من باز سالاد الویه درست کردم و خوردم؟ چرا به تلفنش جواب دادم؟ نوشته شده در ساعت 5:16 AM ........................................................................................
|