توپوق |
Monday, July 25, 2005
٭
گاهی زندگی آدم چه قاطی پاطی میشه ها! یه ساکه که باید ببندمش. یه عالم لباس که نباید بندازم تو ماشین یه بلیت استخر هم هست که نمی شه نرفت، یه باشگاه هم هست که نمی شه نرفت یه اتاق هست که باید جمع و جور شه، یه دوست هست که باید رفت خونشون، یه کلی دوست هست که باید زنگ زد خداحافظی کرد ازشون، یه دوست دیگه هست که باید با لوس بازی دلش و نرم کرد، یه کنفرانس هست که باید داد، یه کتاب هست که باید خرید تا بشه اون کنفرانس رو داد، یه کتاب دیگه هم هست که باید تمومش کرد و پسش داد؛ یه ثبت نام هم هست که باید انجامش داد! یه قبض جریمه هم هست که باید پرداختش کرد ( اگه یک ماهش تموم نشده باشه!!) به جون خودم اگه فکر کنم بازم هست. همش رو هم باید تا چهارشنبه انجام داد!! هَل مِن ناصر یَنصرنی! نوشته شده در ساعت 12:47 PM ........................................................................................
|