توپوق |
Wednesday, July 13, 2005
٭
خب. به نظر میاد بعد از کلی اذیت کردن خودم اینجا یکم شبیه وبلاگ شده باشه! حساب کن یکی که هیچ شناختی از تگ های HTML نداشته هوس یه وبلاگ کنه و هیچ کسی هم نباشه کمکش کنه. یعنی اگه وبلاگ داشتن یه کار ساده ای بودا من شاید از پارسال شروع کرده بودم. البته دور و برم بر و بچ این کاره زیاد دارم اما همشون فضولند منم اصلاً نمی خوام آدرس اینجا رو هیچ آشنایی داشته باشه. چون سابقه اش رو دارم و می دونم که به هیچ دردی نمی خوره. حتی اگه فقط یه آشنا بخونه. تقریباً یک سال و نیم پیش یکی از همین آقایون فضول برام یه وبلاگ ساخت و کرم نوشتن رو انداخت به جونم اما چون آدرسش رو خیلیا داشتن چند ماه پیش بی خیالش شدم . چون با اینکه خیلی دوسش داشتم به دردسرش نمی ارزید. خلاصه که دیگه قیدش رو زده بودم تا اینکه چند وقت پیش با یکی از بچه های وبلاگ نویس که خیلی هم نوشته هاش رو دوست دارم به طور خیلی اتفاقی چت می کردم ( واقعاً اتفاقی بودا) که با اونم حرف وبلاگ نوشتن و اینا شد و من دوباره فیلم یاد خونشون افتاد و هوس کردم بنویسم. حالا امیدوارم اونایی که نباید اینجا رو پیدا نکنند چون خیلی خوره اینترنت وبه خصوص وبلاگند. تنها شانسی که آوردم اینه که فعلاً تا یه مدت دسترسیشون به اینترنت کم تره. خلاصه اینجوریاس دیگه! از این حرفا بگذریم. من نمی دونم اینجا قراره چی بنویسم. فقط می دونم که می خوام سعی کنم خودم باشم.چیزی که مدتهاست فراموش کردم. می خوام جایی رو داشته باشم که اون چیزایی رو که واقعاً برام ارزشند رو بدون نگرانی و ترس از برداشت اونایی که اول ظاهرم و شناختند و بر اساس اون یه باطنی هم برا خودشون ساختند، مطرح کنم و خلاصه تمرین خودم بودن داشته باشم. برای شروع باید بگم 24 سالمه.از نوع دانشجوی بی کار انگل اجتماع!! نوشته شده در ساعت 8:29 AM ........................................................................................
Comments:
Post a Comment
|